لحظهای که سیمهای آرشه ویولن آرون افشار پاره شد اما او به نواختن ادامه داد! | ماجرای لو رفتن پلیبک در کنسرت خوانندگان مطرح
تاریخ انتشار: ۹ خرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۸۶۵۹۷۷
به گزارش همشهری آنلاین، حال که چند ماهی است کنسرتهای موسیقی از سرگرفته شدهاند و عمده این اجراها به اهالی پاپ محدود میشود، تصمیم گرفتیم در راستای گفتوگوی پیشین خود با ستاره احمدی درباره پلیبک در کنسرتها، این مسئله را از نقطه نظر هنرمندان و متخصصان دیگری هم بررسی کنیم.
این هنرمند در ابتدا بیان میکند: پلیبک میتواند اینگونه باشد که یک خواننده با حضور در یک برنامه تلویزیونی، تنها حین پخش قطعه لبخوانی کند؛ در این حالت پلی بک مرسوم است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این هنرمندبا تأکید بر اینکه «عمل پلیبک کار درستی نیست»، بر این نکته تاکید میکند که حساسیتها بر «پلیبک» زیاد شده، به صورتی که به مواردی هم که پلیبک نیستند انگ پلیبک بودن میزنند.
او در همین راستا، کنسرت سال گذشته آرون افشار را مثال میزند که «نوازنده باوجود پاره شدن سیمهای آرشه ویولنش به نواختن ادامه داد» و تصریح میکند: باید دقت کنیم صرف اینکه موی آرشه پاره میشود، به این معنا نیست که مخاطب گمان ببرد اجرای آن نوازنده پلی بک است؛ زیرا چنین المانهایی برای یک متخصص خیلی ملاک نیست. درحقیقت نوازنده خیلی تمیز میتواند نقش ساز زدن را بازی کند و هیچ اتفاقی هم برای آرشه ساز او نیفتد درصورتی که متخصص موسیقی متوجه میشود که اجرای او پلیبک است.
این نوازنده ویولن ادامه میدهد: گاهی موجی ایجاد میشود که افرادی به اسم منتقد در این موج، سواری میکنند. مثلاً وقتی که موی آرشه نوازنده ویولن آقای آرون افشار پاره شد ولی او به نواختن ادامه داد، افراد زیادی این کار را تقلب و دزدی خواندند. ولی من به عنوان نوازنده ویولن تنها به این فکر نمیکنم که چرا او باوجود پاره شدن موی آرشه ویولن به نواختن ادامه داد؛ زیرا اگر چوب آرشه و سیم ویولن کلیفون داشته باشند، این امر امکانپذیر است.
پلیبک در نوازندگی راحتتر است یا خوانندگی؟این هنرمند پاسخ میدهد: پلیبک خواننده از نوازنده راحتتر است. پلیبک کردن با ساز خیلی با پلیبک کردن در خوانندگی متفاوت است؛ به همین دلیل عمدتا در نواختن ساز به سراغ پلی بک نمیروند مگر اینکه سازهای آنها الکترونیک باشد که البته پسندیده نیست.
او در ادامه در توضیح این امر ابتدا به پلیبک خواننده میپردازد و میگوید که اگر خوانندهای حین کنسرت به جای اجرای زنده، پلیبک داشته باشد، به دلیل اینکه سازهای آکوستیک خودشان به تنهایی هم صدای بلندی دارند و در کنسرت صدایشان چندین برابر بلندتر است، خواننده میتواند به راحتی فقط لبخوانی کند.
این مسئله را با او عنوان میکنیم که با وجود وایرال شدن ویدیوهای پلیبک کنسرتها، شاید خیلی از مخاطبان این کنسرتها حین اجرا متوجه این امر نشده باشند و حتی از کنسرت لذت هم ببرند. پس چه میشود که وقتی این ویدیوها در فضای مجازی منتشر میشود همانهایی که در کنسرتها از اجرای پلیبک هم لذت میبردند، به جمع حاشیهسازان میپیوندند؟
این هنرمند در پاسخ به این سوال بیان میکند: در کنسرتهای موسیقی کلاسیک که چندان از میکروفون استفاده نمیشود و ساز الکترونیک کمتر است، گاهی پیش میآید که سیم نوازنده ویولن پاره میشود؛ حال اگر قطعهای که در حال نواخته شدن است، خیلی سخت نباشد، نوازنده میتواند با کشیدن آرشه روی سیمهای دیگر، قطعه را بنوازد. ولی اگر در همین کنسرت مخاطبی متوجه این موضوع نباشد برایش سوال ایجاد شود و میتواند حتی با انتشار ویدیو از این اجرا حاشیه سازی کند.
او ادامه میدهد: باید توجه کرد که امروز خیلی از خوانندهها حتی حین اجرا auto tune میگذارند؛ یعنی شخص در کنسرت میخواند و همزمان یک auto tune به او وصل است که اگر جابهجا بخواند صدایش را کوک میکند. همچنین خیلی از کنسرتهای ایران با sequence و لپ تاپ پیش میرود؛ یعنی اکثر نوازندهها فقط حضور فیزیکی دارند و صدایی ندارند، خواننده هم روی موسیقی که از قبل آماده شده میخواند. سوال اینجاست که چرا کیفیت اجراهای زنده باید به این صورت باشد؟ چرا نباید از ظرفیتهای نوازندگی خوب استفاده شود؟ چرا نباید بودجه خوب خرج شود که کیفیت کنسرتها بالا رود و رقابت بین خوانندهها ایجاد شود تا بتوانند از بندها و نوازندههای بهتر استفاده کنند!؟
«برخی پلیبک در کنسرتهای داخلی را با اجرای بندهای خارجی همزمان با پخش backing track مقایسه میکنند. آیا این قیاس درست است؟»
پاسخ میدهد: اینکه در کنسرتها backing track پخش شود، بد نیست. زمانی این امر مشکل دارد که backing track پخش شود و تنها صدای خواننده و درامر واقعی باشد ولی صدای سازهای نوازندگان روی صحنه بسته باشد و از نوازندگان به عنوان ویترین استفاده شود. در غیر این صورت اگر backing track به همراه صدای نوازندهها و خواننده پخش شود اصلا بد نیست و حتی فضای کنسرت را بهتر میکند.
او برای توضیح بیشتر اجرای «ریچارد کلایدرمن» در ایران را مثال میزند و میگوید: زمانی که او به تهران آمدند، من به عنوان کنسرت مایستر دیدم که برای اکثر کارهای کنسرت backing track داشت؛ ولی به دلیل اینکه صدابرداری اجرا خوب بود، هم صدای ارکستر شنیده میشد، هم صدای پیانو و هم backing track.
پلی بک نوازنده بدتر است یا خواننده؟در پاسخ به سوال بالا می گوید: هر دو در کنسرت درست نیست؛ زیرا مردم هزینه کردهاند که اجرای زنده ببینند. ولی در برنامههای تلویزیونی برای خواننده امری عادی است. اجرای زنده خصوصیات خاص خودش را دارد. زمانی که هنرمند قصد برگزاری کنسرت در استیج ۴۰۰۰ نفری را دارد، انرژی تمام آنها روی اجرای او اثر میگذارد و اجرای متفاوتی از آنچه در استودیو ضبط شده شنیده میشود.
آیا درست است که بگوییم استفاده از پلیبک نشاندهنده مهارت پایین نوازنده یا خواننده است؟
او در پاسخ به این سوال بیان میکند: پلیبک مانند این است که یک نفر برود دزدی ولی نتواند به هدفش برسد و ما علت آن را مهارت پایین دزدی او به شمار بیاوریم. پلی بک کردن در هر صورت در کنسرت کار اشتباهی است و آنهایی که این کار را میکنند، مهارت اجرای زنده ندارند.
همچنین این مسئله را با او در میان میگذاریم که «شاید برخی بر این باور باشند که ارزش هنری یک خواننده بسته به کیفیت و خلاقیت کار استودیویی او است و اجرای زنده و کنسرت صرفا محل تجدید دیداری است بین هنرمند و مخاطبانش.»
او توضیح میدهد: نه قبول ندارم. در تمام استایلهای موسیقی دنیا اجرای زنده یکی از ملاکهای ارزشیابی هنرمند است؛ یعنی یکی از اصلیترین مهارتهای هنرمند موسیقی در اجرای زنده مشخص میشود. مثلا منتقدان اگر بخواهند ستارههایی مانند پینک فلوید یا ادل را نقد کنند، علاوه بر گوش دادن به آثار استودیویی آنها، اجراهای زندهشان را هم مورد توجه قرار میدهند. علت هم این است که در عصر تکنولوژی به سادگی امکان ادیت و ویرایش ترکهای موسیقی وجود دارد و اجرای زنده نشان میدهد که آیا خواننده یا نوازنده توانایی اجرای زنده مهارتهای قطعه استودیویی را دارد یا خیر؟
غفاری در همین زمینه «یاشا هایفتز» را مثال میزند و میگوید: زمانی که «یاشا هایفتز» کنسرت برگزاری میکرد، ردیف نخست سالن اجرا با حضور خبرنگاران و منتقدان پر میشد؛ زیرا منتظر بودند در صورت کوچکترین ایراد و اشتباه، آن را تیتر اول رسانهها کنند.
اثرات منفی پلیبک چه خواهد بود؟
او میگوید: این امر باعث میشود افرادی که تکنیک و مهارت ندارند روی استیج بیایند و آن ترک صوتی را که یک نوازنده خوب ضبط کرده است، در کنسرت پخش کنند و یک نوازنده درجه ۱۰ روی استیج نواختن آن قطعه را نقش بازی کند. حال زمانی که تماشاچیان برای او جیغ و سوت میزنند، آن نوازنده سطح پایین گمان میکند که با این سطح از تلاش میتواند مقابل ۳۰۰۰ نفر اجرا کند و مورد تشویق قرار بگیرد.
به گزارش ایسنا، امین غفاری موسیقی را از هفت سالگی و با نواختن سنتور آغاز کرد و پس از آن در ۹ سالگی ساز ویولن را به شیوه ایرانی و سپس کلاسیک ادامه داد. در ۱۲ سالگی وارد هنرستان موسیقی شد. پس از اخذ دیپلم وارد دانشگاه تهران شد و از اساتید این دانشگاه بهره برد و در درجه کارشناسی و سپس کارشناسی ارشد فارغ التحصیل شد.
او سپس از آکادمی «آلگرو ویوو» اتریش و «کرونبرگ» آلمان مدرک نوازندگی ویولن گرفت و در مستر کلاس اساتیدی همچون ایگور پتروشفسکی، بوریس کوشنیر، میخاییل مارتین، آنا چوماچنکو، بیژن خادممیثاق شرکت کرد. غفاری با ارکسترهای مختلف ایرانی و اروپایی تک نوازی کردهاست.
او کنسرتو ویلن چایکوفسکی را پس از انقلاب با ارکستر اجرا کرده است و آلبوم آن را منتشر کرده است. از دیگر سوابق اجرایی او میتوان به کنسرتو ویولن چایکوفسکی به همراه ارکستر سمفونیک کالینینگراد روسیه، اجرای کنسرتو ویولن خاچاطوریان به همراه ارکستر سمفونیک تهران به رهبری شهرداد روحانی، اجرای تور کنسرت موسیقی کلاسیک و پاپ به همراه ارکستر خلیج فارس در شهرهای مختلف مانند تهران، اصفهان، شیراز، بجنورد و ... اشاره کرد.
او جوایزی مانند مقام نخست جشنواره موسیقی فجر در سال ۹۳ به همراه ارکستر پاسارگاد، مقام اول جشنواره موسیقی جوان، مقام اول هنرستانهای موسیقی ایران را دریافت کرده است.
جزئیات تازهترین کنسرت این گروه خبرساز در تهران
کد خبر 763978 منبع: ایسنا برچسبها كنسرت موسيقى خبر مهم موسیقی - چهره - ساز - آلبوم - اجرامنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: كنسرت موسيقى خبر مهم نواختن ادامه همراه ارکستر نوازنده ویولن کنسرت ها اجرای زنده پلی بک پاره شد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۸۶۵۹۷۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
هنری که لاکچری شده!
گروه فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا، مصطفی میرزاباقری ـ مسئله گرانی موضوعی نیست که کسی از آن خبر نداشته باشد و حتی پولدارها هم از وضعیت گرانی مینالند. هر روز یک کالایی گران میشود، یک روز گوشت، یک روز نوبت مرغ است، یک روز نوبت میوه و روز دیگر گرانی مسکن و. هر روز یک موضوع در اقتصاد ما مطرح و به چالش تبدیل میشود.
این گرانیها به فرهنگ هم رسوخ پیدا کرده و به کنسرتها هم کشیده شده است. بلیت کنسرتها از روزهای اول سال به حدود یک میلیون تومان هم رسیده و این سوال مطرح است که طی یک ماه گذشته مگر چه اتفاقی افتاده که بلیت کنسرت به صورت چراغ خاموش این همه افزایش قیمت داشته است؟
برگزاری کنسرت در بسیاری از جوامع امری رایج به شمار میرود و سالانه هنرمندان مطرح موسیقی در فصول مختلف سال در فستیوالها و یا تورهای کنسرت خود روی صحنه میروند؛ بدین ترتیب مردم میتوانند با حضور در این کنسرتها اوقات خوشی را تجربه کنند. هرچند که کنسرت رفتن حداقل در ژانرهای عامهپسند در سایر کشورها امری عادی به شمار میرود و کنسرت رفتن بجز در ژانرهای اپرا یا کلاسیک کالایی لوکس به شمار نمیآید، اما با بالا رفتن نرخ تورم، مردم عادی کمتر میتوانند در یک کنسرت شرکت کنند.
نکته تلخ ماجرا اینجاست که گرانیها وافزایش نامتعارف هزینهها از سبد فرهنگی خانوادههای ایرانی کاسته و بیشترین ضربه را به اهالی فرهنگ و هنر وارد کرده و کنسرتهای چند صد هزار تومانی باعث شده خیلی از خانوادهها خط قرمزی دور اینگونه برنامههای فرهنگی و شاد بکشند. در حال حاضر ارتباط با موسیقی فقط با دانلود و شنیدن آهنگ از سایتهای رسمی و غیررسمی اتفاق میفتد و فقط کسانی که توانایی مالی دارند میتوانند به کنسرت بروند.
باید قبول کرد که کنسرت هم به کالایی لوکس و لاکچری تبدیل شده که دیگر همگان امکان استفاده از این شرایط را ندارند و افزایش قیمت بلیط باعث شده مخاطبان بالقوه کنسرتهاهرگز به مخاطب فعال بدل نشوند و نیز از مخاطبان بالفعل موسیقی کاسته شود که در دراز مدت به نفع هیچکسی نیست.
وقتی بلیت کنسرتی حدود ۹۰۰ هزارتومان باشد، یک خانواده چهار نفره باید سه میلیون و ۶۰۰ هزارتومان هزینه کند. با احتساب پایه حقوق یک کارمند یا کارگر مطابق با پایه دستمزد وزارت کار، این رقم یک سوم میزان حقوقشان است.
گران شدنی هر کالایی منجر به ریزش مخاطبان آن کالا یا خدمات است، اما مردم مجبورند خود را با این شرایط وفق دهند و خود را با این شرایط سازگار کند نه اینکه عادت کنند و افزایش قیمتها باعث حذف کالای فرهنگی از سبد خانوارها شده است.
به هر حال با توجه به شعار امسال امیدواریم حتی مردم در صحنه هنر هم دخیل شوند و حتی برگزاری جشنوارههای موسیقی هم به بخش خصوصی واگذار شود و ارگانها، بنیادها و سازمانهای مربوطه با توجه به نامگذاری سال ۱۴۰۳ به عنوان «جهش تولید با مشارکت مردم» از سوی رهبر انقلاب برای کمک به تولید آثار ارزشمند هنری قدم برداردند.
اگر هزینه فعالیتهای فرهنگی بالا رود و اگر سینما و موسیقی کشور تعطیل شود، چه چیزی از فرهنگ باقی میماند؟
البته همه تقصیرها را نباید به گردن قیمت بلیت کنسرت انداخت و باید فرآیند اقتصادی برگزاری کنسرتها هم اصلاح شود تا شاهد حضور همه اقشار جامعه در کنسرتها باشیم.
باید قبول کرد که کنسرتها تثیر بالایی در شادیبخشی دارند و باید پیش از هر چیزی برای ایجاد این شادی زیرساختهای اصلی مانند سالنهای مناسب ایجاد شود و سپس با حمایتهای دولتی نرخ قیمت بلیتها را کنترل کرد تا عامه مردم بتوانند حداقل سالی دو بار به کنسرت بروند و از شادیهای جمعی محروم نشوند.
انتهای پیام/